سخنان رهبر انقلاب به يمن حلول سال 1393
رهبر معظم انقلاب اسلامي سخنان خود را با سلام و صلوات بر پيامبر گرامي اسلام، ائمه اطهار از جمله حضرت فاطمه زهرا(س) و علي ابن موسي الرضا(ع) آغاز کردند.
275326.mp3
سخنان رهبر انقلاب به يمن حلول سال 1393
مقام معظم رهبري فرمودند: خداوند متعال را شاکر و سپاسگزارم که تفضل فرمود، عمر داد، تا بتوانيم يک بار ديگر و يکسال ديگر در جوار اين مرقد منور و آسماني، در اين جمع پرشور و صميمي، با شما برادران و خواهران عزيز گفتگو کنيم.
لازم است اولاً نوروز و حلول سال نو را بار ديگر به همه برادران و خواهراني که سخنان ما را ميشنوند و به همه ملت ايران تبريک عرض کنيم. و از خداوند متعال براي ملت ايران و همه مسلمانان جهان سال پربرکت و زندگي همراه با سعادت را مسئلت نماييم و اميدواريم خداوند متعال تفضل بفرمايد و سالي که امروز آغاز شد، سالي باشد در شأن ملت بزرگ ايران؛ سالي پرخير و برکت و برخوردار از تفضلات الهي، توجهات پروردگار.
يک جملهاي در باب سال 92 که ديروز به پايان رسيد عرض کنيم. در پيام اول سال اشاره کرديم که در سال 92 آنچه را که به عنوان حماسه سياسي انتظار ميرفت، ملت ايران خلق کردند و آفريدند. يقيناً حماسه سياسي در 2 حرکت بزرگ ملت ايران جلوه بيشتري يافت. يکي حرکت انتخابات در نيمه اول سال و ديگري راهپيمايي سراسري و عظيم ملت در نيمه دوم. درباره انتخابات حرف بسيار زديم، هم اين انتخابات و هم همهي انتخاباتهاي متعددي که از اول انقلاب تاکنون برگزار شده است. همچنين درباره راهپيماييهاي بزرگ سراسري 22 بهمن هم اين حقير و هم ديگران مطالب متعددي را بر زبان آوردهاند و نميخواهيم آنها را تکرار کنيم. ولي دو نکته درباره اين دو حادثه وجود دارد، اين دو حادثهاي که به معناي واقعي کلمه هرکدام يک رسانه فراگير از وضعيت کشور ما و ملت ما در مقابل لجنپراکنيهاي مغرضانه تبليغات جهاني است.
درباره هر کدام از اينها نکتهاي وجود دارد که من مايلم قبل از مطالب مربوط به سال 93 به اين دو نکته بپردازم. نکته اول که در باب انتخابات است. برادران و خواهران عزيز توجه کنند که انتخابات از اول انقلاب تا امروز نصاب شرکت مردم در انتخابات تنزل نکرده است و اين خيلي مهم است. در آخرين انتخابات که ملت ما پاي صندوق رفتند يعني انتخابات رياست جمهوري يازدهم، 72 درصد شرکت مردم در انتخابات بود. اين رقم هم در بين انتخاب هاي دنيا يک رقم بالايي و يک نصاب برجستهاي است و هم در بين انتخاباتهايي که از اول انقلاب تا امروز اتفاق افتاده است، يکي از بالاترين رقمهاست. معناي آن چيست؟ معناي آن اين است که مردمسالاري ديني در کشور تثبيت شده است و نظام جمهوري اسلامي توفيق يافته است که مردمسالاري را در کشور نهادينه کند. اين چيز کمي نيست.
کشوري که در طول قرنهاي متمادي با حکام مستبد و ديکتاتور گذران ميکرده است، آنچنان با مردمسالاري و شرکت مردم در انتخاب صاحبان قدرت، آشنا و در هم آميخته شده است که بعد از گذشت 35 سال از هيجانات اول انقلاب، مردم وقتي نوبت انتخاب ميرسد، 72 درصد در انتخابات شرکت ميکنند. قدر اين را بايد دانست. من به شما جوانها عرض ميکنم. به همه عناصري که صاحب فکر هستند در سراسر کشور عرض ميکنم که اين نعمت بزرگ را ناسپاسي نکنيم. همچناني که در سال 88 اين نعمت الهي را عدهاي ناسپاسي کردند. همچنين ايني که گاهي شنيده شود که انتخابات کشور را به عدم سلامت نسبت ميدهند، يعني تکرار حرف دشمنان ملت ايران؛ اين هم ناسپاسي است. مردمسالاري در کشور به جرياني عادي تبديل شده و لذا مردم در سراسر کشور در روستاها و شهرها خود را در مقابل صندوق راي وظيفه دار ميدانند و به صندوق مراجعه کرده و 72 درصد راي مي دهند. اين خيلي مهم است و در دنيا جزو رقمهاي بالاست.
نکته دوم، درباره راهپيمايي 22 بهمن، برخي با محاسبه جمعيت ها را محاسبه مي کنند و حدس مي زنند مقدار جمعيت را. امسال همه کساني که در اين زمينه ها فعال بودند به ما گزارش دادند که جمعيت راهپيمايي در تهران و شهرهاي بزرگ و معروف از سالهاي قبل بيشتر بود. راهپيمايي 22 بهمن 92 پرشورتر هم بود. علت اين بود که عوامل موثر در سياست هاي استکباري، لحنشان نسبت به مردم ايران بي ادبانه تر و توهين آميزتر بود. چون مذاکرات انجام شده بود در زمينه مسائل هستهاي، سياستمداران آمريکا اظهار نظر کردند که معلوم مي شود ملت ايران از حرف خود برگشته و از اصول خود صرفنظر کرده است. در اين زمينه لحنشان نسبت به ملت ايران بي ادبانه و توهين آميز بود. مردم اينها را شنيدند و دانستند. وقتي دشمن با چهره نزديک به واقعي خود در ميدان حضور مي يابد مردم انگيزه بيشتري و همت بلندتري براي حضور مي يابند. مردم چون ديدند آمريکايي ها نسبت به آنها بي ادبي کرده و نسبت مي دهند که از نظام جدا شدند، مردم خواستند نشان دهند که نسبت به نظام اسلامي و جمهوري اسلامي و پرچم برافراشته اسلام با همه وجود دلبسته اند.
حرف من خطاب به ملت ايران اين است که بايد مقتدر شد. اگر ملتي قوي نباشد باجگيران عالم از او باج ميخواهند و به او اهانت مي کنند و اگر بتوانند زير پا او را لگد مي کنند. طبيعت دنيايي که با افکار مادي اداره ميشود همين است. هرکه احساس قدرت بکند، نسبت به کساني که در آنها احساس ضعف ميکند زورگويي خواهد کرد. چه نسبت به فرد و چه نسبت به ملت. شاعر معروف ميگويد: مرگ براي ضعيف امر طبيعي است؛ هر قوي اول ضعيف گشت و سپس مرد.
مرگ در دنيايي که بر اساس افکار مادي اداره مي شود براي ضعيف امر طبيعي است. اگر يک ملتي به خود نيايد، خود را قوي نکند، ديگران به او زور مي گويند. بعضي ملت ها هستند که تا قوي شدن فاصله زيادي دارند. اميدي وجود ندارد که بخواهند در خود نيرويي را ايجاد کنند که بخواهند مقابله کنند با زورگويان و گردن کلفتهاي عالم. اما مردم ايران اينطور نيست. ما اولا استعداد قوي شدن و امکانات و ظرفيت زياد داريم و ملت ما به سمت اقتدار ملي هم راه افتاده و راه زيادي پيموده است. من بر اين اساس نقشه کلي سال 93 را در اين دو عنصر مي بينم که در پيام اول سال عرض کردم. اقتصاد و فرهنگ با عزم ملي و با مديريت جهادي.
قوي شدن يک ملت فقط به اين نيست که تسليحات جنگي پيشرفتهاي داشته باشد. البته تسليحات هم لازم است اما فقط با تسليحات هيچ ملتي قوي نمي شود. من وقتي نگاه مي کنم سه عنصر را پيدا مي کنم که دو عنصرش همين دو نکته اي است که در پيام عرض کردم. اين سه عنصر اگر مورد توجه قرار بگيرد ملت قوي مي شود. يکي اقتصاد، ديگري فرهنگ و سومي علم و دانش. درباره دانش در اين 10-12 سال گذشته حرفهاي زيادي زده شده و بحمدالله اثر کرد. امروز در دانش داريم پيش مي رويم. اما درباره اقتصاد و فرهنگ يک اهتمام بيش از متعارف لازم است تا ما بتوانيم اقتصاد کشور را به شکلي دربياوريم که از آن طرف دنيا کسي نتواند با يک تصميم گيري و نشست و برخاست بر روي اقتصاد کشور ما و معيشت ملت ما اثر بگذارد. اين دست ماست. اين همان اقتصاد مقاومتي است که سياست هاي آن در اسفندماه ابلاغ شد. بنده هم با مسئولان و مديران برجسته کشور جلسه داشتم و مفصل درباره آن صحبت کرديم. تجاوب هم کردند. يعني مسئولان سه قوه که خودشان در تنظيم سياست ها موثر بودند و حضور داشتند، استقبال کرده و گفتند اين کار را انجام ميدهيم.
من ميخواهم درباره اقتصاد مقاومتي اندکي امروز صحبت کنم و بشنوند مردم از خود حقير اين مطلب را. 3 سوال درباره اقتصاد مقاومتي وجود دارد. اقتصاد مقاومتي يعني اقتصادي که مقاوم است و با تحريکات جهاني و تکانه هاي جهاني و با سياست هاي آمريکا و غيرآمريکا زير و رو نمي شود و متکي به مردم است.
سوال اول اين است که اقتصاد مقاومتي چه هست و چه نيست؟ خصوصيات مثبت و منفي آن چيست؟ سوال دوم اين است که آيا اقتصاد مقاومتي که داريم شعارش را مي دهيم تحقق پذير و ممکن است يا خيالات خام است؟ سوال سوم اينکه اگر تحقق اقتصاد مقاومتي ممکن است، الزامات آن چيست و چه کارهايي بايد انجام شود. من امروز به اين سه سوال جواب مي دهم. سپس درباره مساله فرهنگ هم که بسيار مساله مهمي است عرايضي را عرض ميکنم.
در پاسخ به سوال اول، اولاً يک الگوي علمي متناسب با نيازهاي کشور ماست. اين جنبه مثبت. اما منحصر به کشور ما هم نيست. يعني بسياري از کشورها امروز با توجه به اين تکانه هاي اجتماعي و زير و رو شدن هاي اقتصادي در 20-30 سال گذشته به فکر چنين کاري افتادند. دوماً اينکه اين اقتصاد درونزاست. درونزاست يعني اينکه از دل ظرفيت هاي خود کشور ما و مردم ما مي جوشد. رشد اين نهال و درخت متکي است به امکانات کشور خودمان. اما در عين حال درونگرا نيست. يعني اين اقتصاد مقاومتي به اين معنا نيست که اقتصاد خودمان را محصور مي کنيم و محدود مي کنيم در خود کشور. نه درونزاست اما برونگراست. با اقتصادهاي جهاني تعامل دارد. با قدرت مواجه مي شود با اقتصاد کشورهاي ديگر. لذا درونزاست اما درونگرا نيست. اينها را براي اين عرض ميکنم که در همين زمينه ها الان قلمها و زبان ها و مغزهاي مغرض مشغول کارند که اينها ميخواهند اقتصاد کشور را محصور و محدود کنند. انواع و اقسام تحليل ها براي اينکه ملت را از اين راه سعادت جداکنند انجام مي دهند. من عرض ميکنم تا براي افکار عمومي روشن شود.
سوم اينکه اقتصاد مقاومتي "مردم بنياد" است. يعني بر محور دولت نيست. اقتصاد دولتي نيست. اقتصاد مردمي است. با اراده مردم و سرمايه مردم و حضور مردم تحقق مي يابد. اما دولتي نيست به اين معنا نيست که دولت مسئوليتي در قبال آن ندارد. دولت مسئوليت برنامه ريزي و زمينه سازي و ظرفيت سازي و هدايت و کمک دارد. کار اقتصادي و فعاليت اقتصادي دست مردم است اما دولت به عنوان مسئول عمومي نظارت و هدايت و کمک ميکند. آنجا که کساني بخواهند سوءاستفاده کرده و فساد کنند جلويشان را مي گيرد و آنجا که نياز به کمک دارند کمک مي کند.
چهارم: اين اقتصاد، دانش بنيان است. يعني از پيشرفتهاي علمي استفاده کرده و بر آن تکيه ميک
: